A last grad of high school ep 14 part 1


ss501_story

سو یونگ:ولی این خیلی سخته چون رقیب من یه بدن سکسی داره و همین باعث میشه که اون از من ببره...

جونگ مین:اون بدن سکسی داره؟و لی من اینطور فکر نمیکنم تو از اون بهتری...

سو یونگ:ممنون...

شی:من با حرف سو یونگ موافقم کیانا یه بدن سکسی اره و میتونه هر کاری بکنه...نه تنها اون بلکه اون 2 تا خواهرا و بقیه اعضا...ولی شما باید با حرکاتتون بدن اونا رو خنسا کنید ... خوب دیگه برنامه ی ما اینه تا ساعت 8 در مورد اهنگ ها و رقصتون صحبت خواهیم کرد و بعد دابل اس برایه فیلم برداری اهنگشون میرن ... و ساعت  7 صبح اینجایید ...

هئو یئون:چرا ساعت 7؟

شی:فردا بهتون میگم... حالا بیاین شروع کنیم...

یک ساعت گذشته بود و همه در مورد این که قرار چه جوری اهنگی رو انتخاب کنن و با اون قراره برقصا بحث میکردن...دابل اس به نتیجه خیلی خوب رسیده بود واهنگاشون انتخاب کرده بودن ... اس ان اس دی هم هر چیزی که شی گفت گوش کردن و اهنگشون انتخاب کردن...فقط جنشو بود که روی اهنگش یه تغییراتی داده بود وهمین هم یه پوئن مثب بود....

شی:ما فقط یه مشکل داریم...

جنسو:چی؟

شی:نیکان و ویکتورا... همون طور که می دونید هیون قراره با اونا مسابقه بده و باید اون راند شکست خورده بدونیم مگر این که به ما هم اجازه بدن که یه نفر دیگه رو با هیون تو راند بندازیم...

هیون:چرا مشکل چیه؟چرا نمی تونم ببرم؟

شی:واقعا نمی دونی؟

هیون:نه...

شی:چون اون 2 تا میتونن با یه رقص باله یا رقص سالسا ببرن...تازه اونا با هم دوستنو از هم دیگه خششون میاد پس 100 درصد از رقص اونا یه احساس زیبا بیرون میاد....

هیون:یعنی هیچ امکانی برای برنده شدن من نیست مگر این که...

شی:مگر اینکه یکی از بچه ها باهات زوج شه و ماهم باید یه همچین رقصی درست کنیم و اون احساس رو توش داشته باشیم...

هئو یئون:ولی چطوری؟فکر نکنم این اجازه رو بهمون بدن...

شی:ما باید سعی کنیم...

یونگ سنگ :ببخشید من می تونم برم بیرون؟

شی:البته...

کلاس کانگ:

ارغوان:ببخشید میشه برم بیرون؟

کانگ:می تونی ولی زود برگرد...

ارغوان:چشم...

ارغوان داشت حرکات رقصی رو کانگ بهشون گفته بود تمرین میکرد که یکدفعه حواسش نبود وپاش پیچ خورد...داشت میفتاد که  یونگ سنگ به صورت ارتیستی گرفتش و نگاهاشون به هم گره خورد....

بعد از 30 ثانیه ارغوان دست یونگ از کمرش جدا کرد و ایستاد...

ارغوان:معذرت می خوام حواسم نبود...داشتم که یونگ پرید وسط حرفش و ادامه داد:

اشکال نداره اتفاق بود داشت میرفت که دوباره برگشت سمت ارغوان و گفت:اینجوری رفتار نکن بهت نمیاد...

ارغوان :چی؟

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:48 توسط kiana| |


Power By: LoxBlog.Com